Scat |
(موسيقي جاز) اواز بي معني ، (بشوخي) گمشو، دورشو، گمشدن ، دور شدن ، ماليات ، صداي پاره شدن چيزي ، رگبار باران. |
Scathe |
صدمه ، خسارت ، زيان ، صدمه زدن ، رنجه دادن ، سبب خسارت شدن. |
Scathing |
سوزان ، داغدار. |
Scatology |
(skatology)مبحث مدفوعات ونجاسات ، بي نزاكتي. |
Scatophagous |
(coprophagous=) كثافت خوار، سرگين خوار. |
Scatt |
ماليات عوارض. |
Scatter |
پراكندن ، پخش كردن ، ازهم جدا كردن ، پراكنده وپريشان كردن ، افشاندن ، متفرق كردن. |
Scatter |
پراكنده كردن ، پراكنده شدن ، متفرق كردن. |
Scatter pin |
سنجاق سينه. |
Scatter rug |
قاليچه كوچك. |
Scatterbrain |
ادم گيج وبي فكر، ادم پريشان فكر. |
Scatterer |
پراكنده ساز. |
Scattergood |
(spendthrift=) ولخرج ، مسرف ، دست ودل باز، تلف كار. |
Scattering |
پراكندگي ، تفرق. |
scattered |
پراکنده |