داراي نفرات تازه كردن ، مردانگي كردن.
به بازداشتگاه برگرداندن ، احضار كردن ، اعاده دادن.
مانده ، تتمه.
مغناطيس پس ماند.
بازمانده ، پس مانده.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains