Farsi Dictionary

Convert

برگرداندن ، وارونه كردن ، معكوس كردن ، بكيش ديگري اوردن ، تازه كيش.

Convert

تبديل كردن ، معكوس كردن.

Converter

مبدل.

Converter

(convertor) برگرداننده ، تبديل كننده ، الت تبديل (شخص يا شيي)، مبلغ مذهبي.

Convertibility

قابليت تبديل ، تسعير شدني.

Convertible

قابل تبديل ، تغيير پذير، قابل تسعير.

Convertor

(converter) برگرداننده ، تبديل كننده ، الت تبديل (شخص يا شيي)، مبلغ مذهبي.

Convert into

تبديل يه

Keyword

Criteria