Farsi Dictionary

Bunt

فشار با سر، (دربيس بال) زدن توپ ، ناخوشي قارچي گندم ، غربال ، زدن ، فشاردادن ، (ز.ع.) توپ زدن ، الك كردن ، اصلا ح كردن.

Bunting

پارچه سست بافت پرچمي ، خطابي دوستانه ، شنل بچگانه.

Buntline

طنابي كه بپاي بادبان بسته ميشود.

Keyword

Criteria