Zoom |
هواپيما را با سرعت وبازاويه تند ببالا راندن ، زوم ، با صداي وزوز حركت كردن ، وزوز، بسرعت ترقي كردن يا بالا رفتن ، (در فيلمبرداري) فاصله عدسي را كم و زياد كردن. |
Zoom lens |
عدسي دوربين عكاسي داراي كانون متغير. |
Zoometry |
اندازه گيري اندامهاي جانوران. |
Zoomorphic |
داراي خدايان مجسم بشكل جانور، شبيه جانور، جانورسان |
Zoomorphism |
تجسم خدا يا خدايان بشكل حيوانات پست ، استعمال اشكال حيوانات در هنر بعنوان علا ءم مخصوص. |