| Wrap |
پيچيدن ، قنداق كردن ، پوشانيدن ، لفافه دار كردن ، پنهان كردن ، بسته بندي كردن ، پتو، خفا، پنهانسازي. |
| Wrap up |
خاتمه يافتن ، به نتيجه رسيدن ، تمام شدن ، گزارش ، خلا صه |
| Wraparound |
كمر بند يا چيزي كه دور بدن شخصي بسته باشند، شال. |
| Wrapper |
بارپيچ ، پوشه ، لفاف ، چادرشب ، لفاف بسته بندي ، جلد كتاب ، بسته بندي كاغذ، روپوش ، بالا پوش. |
| Wrapping |
لفاف ، بارپيچ ، قنداق ، كاغذ بسته بندي. |
| wrapped |
پيچيده شده - بسته بندي شده - نتيجه بندي |
| wrappers |
لفافه - بسته بندي |