| Transmit |
فرا فرستادن ، پراكندن ، انتقال دادن ، رساندن ، عبور دادن ، سرايت كردن. |
| Transmit |
مخابره كردن ، فرستادن. |
| Transmittable |
قابل فرا فرستي ، قابل پراكني (بوسيله راديو وغيره). |
| Transmittal |
(transmittance، transmittancy) انتقال ، سرايت ، عبور، ارسال ، مخابره ، پراكنش. |
| Transmittance |
(transmittal، transmittancy) انتقال ، سرايت ، عبور، ارسال ، مخابره ، پراكنش. |
| Transmittancy |
(transmittal، transmittance) انتقال ، سرايت ، عبور، ارسال ، مخابره ، پراكنش. |
| Transmitter |
انتقال دهنده ، منتقل كننده ، فرستنده ، فرا فرست. |
| Transmitter |
مخابره كننده ، فرستنده. |
| transmitted |
انتقال |