(زمان ماضي واسم مفعول فعل spin).
شيشه تاب خورده ، شيشه مذاب الياف مانند.
ابريشم مصنوعي تابيده.
نخ تابيده.
دليري ، دل ، جرات ، چوب ، اتشزنه ، اتش گرفتن.
جرقه اتش ، بارقه ، روح.
پرحرارت ، باروح ، غيور.
(spumy) كف الود، كف دار.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains