| Somnambul |
كلمه پيشوندي است بمعني راه رفتن در خواب. |
| Somnambulant |
(somnambular) خوابگرد، در خواب راه رونده ، معتاد به راه رفتن در خواب. |
| Somnambular |
(somnambulant) خوابگرد، در خواب راه رونده ، معتاد به راه رفتن در خواب. |
| Somnambulate |
خوابگردي كردن ، در خواب راه رفتن. |
| Somnambulation |
راه رفتن در خواب ، خواب گردي. |
| Somnambulism |
راه رفتن در خواب (اعم از خواب طبيعي يا مغناطيسي)، خواب گردي. |
| Somnambulist |
(somnambulistic) كسيكه در خواب راه ميرود، وابسته به راهروي درخواب ، خواب گرد. |
| Somnambulistic |
(somnambulist) كسيكه در خواب راه ميرود، وابسته به راهروي درخواب ، خواب گرد. |