Farsi Dictionary

Shelter

پناهگاه ، جان پناه ، محافظت ، حمايت ، محافظت كردن ، پناه دادن.

Shelterer

محافظ، داراي حفاظ، پناه دهنده.

Shelterless

بي حفاظ، بي پناه.

Keyword

Criteria