| Shake |
ارتعاش ، تكان ، لرزش ، تزلزل ، لرز، تكان دادن ، جنباندن ، اشفتن ، لرزيدن. |
| Shake down |
اوار، فروريختگي ، تجزيه ، جيب كسي را كاملا خالي كردن ، بيتوته كردن ، ازمودن. |
| Shake out |
باتكان بيرون بردن ، لرزاندن ، ركود. |
| Shake up |
تكان سخت دادن ، احساسات را تحريك كردن ، سرهم بندي ، دگرگوني. |
| Shakeable |
(shakable) تكان دادني ، تكان خوردني. |
| Shaker |
لرزاننده ، تكان دهنده ، ماشين تكان دهنده ، ادم مزور ولا ف زدن ، ادم ولگرد واواره. |
| Shakespearean |
(shakespearian، shaksperian) وابسته به شكسپير. |
| Shakespearian |
(shakespearean، shaksperian) وابسته به شكسپير. |