نشان ، حساب ، چوب خط، نمره ، مارك ، نمره امتحان ، باچوب خط حساب كردن ، علا مت گذاردن ، حساب كردن ، بحساب اوردن ، تحقير كردن ، ثبت كردن ، (در مسابقه) پوان اوردن.
امتياز، امتياز گرفتن ، حساب امتيازات.
بي امتياز، بي حساب.
حساب نگهدار.
کارت امتياز
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains