رفع كردن ، مقرر داشتن ، تصميم گرفتن ، راي دادن.
(طب) محلل ، حلا ل ، جواب ، حل ، حل مسلله.
برطرف كننده ، رافع.
حل و فصل
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains