Farsi Dictionary

Rend

پاره كردن ، چاك زدن ، دريدن ، كندن.

Render

تحويل دادن ، تسليم داشتن ، دادن ، منتقل كردن ، اراءه دادن ، ترجمه كردن ، دراوردن.

Renderable

قابل اراءه.

Renderer

اراءه دهنده.

Rendezvous

امدگاه ، وعده گاه ، پاتوق ، ميعاد، قرار ملا قات گذاشتن.

Rendition

تسليم ، بازگرداني ، پرداخت ، تحويل ، ترجمه ، تفسير.

rendered

منتقل - تسليم - گرافيکي که کامل شده است

rendering

تفسير

Keyword

Criteria