| Posit |
ادعا، قرار دادن ، ثابت كردن ، فرض كردن ، فرض. |
| Position |
موقعيت ، وضع ، وضعيت ، موضع ، نهش ، شغل ، مقام يافتن ، سمت ، منصب ، قراردادن ياگرفتن. |
| Position |
موقعيت ، موضع ، مرتبه ، مقام ، جايگاه. |
| Positional |
وابسته به موقعيت يامقام. |
| Positional macro |
درشت دستور مرتبه اي. |
| Positional notation |
نشان گذاري مرتبه اي. |
| Positioner |
قرار دهنده ، مستقر كننده. |
| Positioning |
موقع يابي ، تثبيت موقعيت. |
| Positive |
مثبت ، يقين. |
| Positive |
مثبت ، قطعي ، محقق ، يقين ، معين ، مطلق ، ساده. |
| Positive feedback |
بازخورد مثبت. |
| Positive film |
فيلم مثبت. |
| Positive integer |
عدد صحيح مثبت. |
| Positive law |
قانون مورد اجراي دولت (در مقابل قانون طبيعت). |
| Positive logic |
منطق مثبت. |
| Positivism |
مثبت گرايي ، فلسفه عملي ومثبت ، يقين ، تحقق ، قطع. |
| Positivity |
مثبت بودن ، اطلا ق ، يقين ، قطع ، صراحت ، اثبات. |
| Positron |
(فيزيك) پوزيترن ، ذره كوچك مثبت. |