Farsi Dictionary

Pip

انواع امراض مختلفي كه سابقاانهارا كوفت ، سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند، اختلا ل مزاج ، خال ، لكه ،(درمورد جوجه)سراز تخم دراوردن ، (درمورد تخم)شكستن ، شكستن وبازشدن ، دانه يا تخم ميوه هايي مثل سيب.

Pip pip

خداحافظ.

Pipage

(pipeage)ترابري بوسيله لوله ، لوله كشي ، عوارض ياحق حمل بوسيله لوله.

Pipal

(گ.ش.) درخت انجيرمقدس هندي (religiosa ficus).

Pipe

پيپ ، چپق ، (مو.) ني ، ناي ، فلوت ، ني زني ، لوله حمل موادنفتي ، ساقه توخالي گياه ، ني زدن ، فلوت زدن ، با صداي تيز و زير حرف زدن ، صفير زدن ، لوله كشي كردن ، لوله.

Pipe clay

گل سفيد ويژه سفيدكاري و ساختن سرچپق و چاپ چلوار، باگل سفيد پاك كردن.

Pipe cleaner

لوله پاك كن ، سيم لوله چپق پاك كن.

Pipe cutter

اسباب ويژه قطع لوله هاي فلزي ، لوله قطع كن.

Pipe down

بوسيله شيپور يا ناي (به ملوانان) راحت باش دادن ، ساكت شدن ، حرف نزدن.

Pipe dream

نقشه خيالي و موهوم ، اميد واهي.

Pipe fitter

لوله نصب كن ، لوله كش.

Pipe fitting

لوله كشي.

Pipe up

شروع به ني زدن كردن ، به سخن پرداختن.

Pipe wrench

اچار لوله بازكن.

Pipeage

(pipage)ترابري بوسيله لوله ، لوله كشي ، عوارض ياحق حمل بوسيله لوله.

Pipeful

باندازه يك پيپ پر.

Pipeless

بدون لوله يا ني يا پيپ.

Pipelike

پيپ مانند، لوله مانند، ني مانند.

Pipeline

خط لوله ، لوله كشي.

Piper

فلوت زن ، جوجه كبوتر، لوله كش.

Pipin

دانه ، بذر، تخم ، سيب تخم دار، دانه دار.

Piping

ني زني ، فلوت ، لوله كشي.

Piping hot

خيلي داغ ، خيلي تازه ، ازتنوردرامده.

Pipsissewa

(گ.ش.) صنوبرالا مير، خضره الشتاء.

pipe

لوله

pips

پيپ ها

Keyword

Criteria