شخصي ، خصوصي ، حضوري ، مربوط به شخص.
(د.) ضمير شخصي.
اموال شخصي.
خصوصيات شخص ، فلسفه فردي.
شخصيت ، هويت ، وجود، اخلا ق و خصوصيات شخص ، صفت شخص.
شخصيت را مجسم كردن ونشان دادن ، داراي شخصيت كردن ، جنبه شخصي دادن به.
شخصا
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains