Farsi Dictionary

Outfit

تجهيز، ساز وبرگ ، همسفر، گروه ، بنه سفر، توشه ، لوازم فني ، سازو برگ اماده كردن ، تجهيز كردن.

Outfitter

ساز وبرگ فروش.

Keyword

Criteria