(ج.ش.) بيد، پروانه ، حشرات موذي.
بيدزده ، بيد خورده.
گلوله نفتالين وضد بيد خوردگي.
مادري كردن ، پروردن ، مادر، ننه ، والده ، مام ، سرچشمه ، اصل.
لباس گشاد زنانه.
مادر زن ، مادر شوهر، نامادري.
صدف مرواريد.
زبان مادري.
هوش ، شعور، ادراك.
مادري.
ميهن ، مادر ميهن.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains