| Like |
دوست داشتن ، مايل بودن ، دل خواستن ، نظير بودن ، بشكل يا شبيه (چيزي يا كسي) بودن ، مانند، مثل ، قرين ، نظير، همانند، متشابه ، شبيه ، همچون ، بسان ، همچنان ، هم شكل ، هم جنس ، متمايل ، به تساوي ، شايد، احتمالا ، في المثل ، مثلا ، همگونه. |
| Like minded |
همفكر، داراي فكر متجانس. |
| Likeable |
دوست داشتني. |
| Likelihoood |
احتمال ، همانندي ، امر محتمل. |
| Likelincod |
راستنمايي. |
| Likely |
راستنما، محتمل. |
| Likely |
محتمل ، باور كردني ، احتمالي. |
| Liken |
مانند كردن ، شبيه كردن ، شبيه شدن. |
| Likeness |
شباهت ، همانندي ، شكل ، شبيه ، پيكر، تصوير. |
| Likewise |
بهمچنين ، چنين ، نيز، هم ، بعلا وه ، همچنان. |
| likelihood |
احتمال |