| Lee |
سمت پناه دار، انسوي كشتي كه از باد در پناه است ، بادپناه ، حمايت. |
| Lee shore |
ساحل در معرض باد، مايه خطر، واقع در سمت پناه دار كشتي ، سوي قسمت پناه داركشتي ، سمت پناه دار كشتي ، كشتي بادپناه. |
| Leeboard |
ورق فلزي ياتخته واقع در سمت باد پناه قايق. |
| Leech |
زالو، حجامت ، اسباب خون گيري ، خفاش خون اشام ، انگل ، مزاحم ، شفا دادن ، پزشكي كردن ، زالو انداختن ، طبيب. |
| Leek |
(گ.ش.) تره فرنگي ، گندنا. |
| Leer |
جنبه ، قيافه ، رنگ قيافه ، منظر، نگاه كج ، نگاه چپ ، نگاه دزدكي ، از گوشه چشم نگاه كردن ، نگاه كج كردن ، خالي ، تهي ، مجوف. |
| Lees |
ته نشين ، درده. |
| Leeway |
يك ورشدگي كشتي در اثر باد، حركت يك وري ، انحراف ، (مج.) مهلت ، عقب افتادگي ، راه گريز. |
| leeks |
تره فرنگي |
| leery |
مشکوک - محتاط - مراقب |
| leeward |
بادپناه - پشت به باد |