Farsi Dictionary

Lace

بند كفش ، تر، توري ، نوار، قيطان ، بندكفش را بستن ، يراق دوزي كردن ، بنددار كردن.

Lace

پر از سوراخ ، پر از سوراخ كردن.

Lacerate

پاره كردن ، مجروح كردن ، ازردن ، عذاب دادن ، دريدن.

Laceration

دريدگي ، پارگي.

Lacerative

برنده يا درنده.

Lacertilian

شبيه مارمولك ، مارمولك.

Lacertiloid

مارمولكي.

Keyword

Criteria