| Host |
گروه ، ازدحام ، دسته ، سپاه ، ميزبان ، صاحبخانه ، مهمان دار، انگل دار. |
| Hostage |
گرو، گروگان ، شخص گروي ، (م.م.) وثيقه. |
| Hostel |
شبانه روزي (دانشكده يا دانشكده)، هتل. |
| Hosteler |
مهمان دار، مقيم شبانه روزي. |
| Hostelry |
شبانه روزي. |
| Hostess |
زن ميزبان ، زن مهماندار، بانوي صاحبخانه. |
| Hostile |
دشمن ، خصومت اميز، متخاصم ، ضد. |
| Hostility |
عداوت ، خصومت ، عمليات خصمانه. |
| Hostler |
مسافرخانه چي ، مهمانخانه دار، مهتر. |