خزيدن ، مورمور شدن.
عمل خزيدن ، خزش.
خزنده ، گياه پيچي يانيلوفري ، ادم متملق ومرموز.
مور مور كننده ، وحشت زده ، غير عادي.
خزنده
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains