Farsi Dictionary

Black

سياه ، تيره ، سياه شده ، چرك وكثيف ، زشت ، تهديد اميز، عبوسانه ، سياهي ، دوده ، لباس عزا، سياه رنگ ، سياه رنگي ، سياه كردن.

Black a vised

(viced a black=) سبزه ، داراي پوست تيره ، سيه چرده.

Black and blue

كبود و سياه (در اثر ضربت وغيره).

Black art

جادوگري ، سحر.

Black bile

صفراي سياه.

Black book

دفتر ثبت نام تبه كاران و مجرمين ياكساني كه از انجام عملي ممنوع ميشوند، كتاب سياه.

Black box

جعبه سياه.

Black cap

كلا هي كه هنگام اجراي حكم اعدام برسرمحكوم گذارند، كلا ه سياه.

Black cherry

(گ.ش.) الوبالو.

Black death

طاعون يا وبا.

Black eyed susan

(گ.ش.) گل پنجهزاري ، گل ژاپوني.

Black grouse

(ج.ش.) نوعي باقرقره بزرگ (tetrix tyrurus).

Black guardly

بي شرف ، فحاش.

Black magic

سحر، جادو.

Black market

بازار سياه ، دربازار سياه معامله كردن.

Black out

خاموش شدن چراغ ها، خاموشي شهر (درحمله هوايي).

Black out

خاموشي ، قطع كامل برق.

Black sheep

كسي كه مايه ننگ وخجالت خانواده اي باشد، بچه گيج وبي هوش ، (مج.) بزگر.

Black tie

كت نيمه رسمي مردانه ، لباس عصر مردانه.

Black widow

(ج.ش.) نوعي عنكبوت زهردار كه جنس ماده ان سياه رنگ است.

Blackamoor

سياهپوست ، سياه زنگي.

Blackball

راي مخالف دادن ، مخالفت كردن ، تحريم كردن.

Blackberry

توت سياه ، شاه توت.

Blackboard

تخته سياه.

Blackcock

(grouse black of male=) (ج.ش.) باقرقره سياه نر.

Blacken

سياه كردن ، (مج.) لكه دار يا بدنام كردن.

Blackguardism

رذالت ، پستي.

Blackgurad

(نظ.) سربازمحافظ، ولگرد، ادم هرزه ، بددهني كردن.

Blackhead

چربي دانه ، جوش كوچك درصورت ، جوش سر سياه.

Blacking

واكس سياه ، رنگ سياه.

Blackjack

چماق يا شلا ق چرمي ، باچماق ياشلا ق زدن ، بزور و با تهديد(بشلا ق زدن) مجبوربانجام كاري كردن.

Blackleg

ادم قاچاق و قمارباز، ادم گوش بر، كارگر اعتصاب شكن.

Blacklist

فهرست اسامي مجرمين واشخاص مورد سوء ظن ، فهرست سياه ، صورت اشخاص بدحساب ، اسم كسي رادرليست سياه نوشتن.

Blackmail

تهديد، باتهديد از كسي چيزي طلبيدن ، باج سبيل ، رشوه.

Blackmailer

اخاذ، باج سبيل خور.

Blacksmith

اهنگر، نعلبند.

Blacktop

موادي كه براي اسفالت خيابان بكار ميرود، مواد قيري كه درساختمان اسفالت بكارميرود، اسفالت كردن.

black bean

لوبيا سياه و سفيد

black currant

انگور سياه - کشمش سياه

black liquor

مايع سياه

blackcurrant

انگور سياه

blackened

سياه

blackguard

ولگرد

Keyword

Criteria