كمربند، تسمه ، بندچرمي ، شلا ق زدن ، (كمر) بستن ، محاصره ردن ، باشدت حركت يا عمل كردن.
محل بستن كمربند، زدن (بوسيله كمربند).
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains