Farsi Dictionary

And

و (حرف ربط).

And

و، ضرب منطقي.

And gate

دريچه و.

Andante

(مو.) نسبتا ملا يم (نواخته شود)، نسبتا اهسته ، بارامي ، بملا يمت.

Andiron

سه پايه ، پيش بخاري ، سه پايه اي كه كنار بخاري مي گذاشتند.

Androgen

هورمون هاي جنسي كه باعث ايجاد صفات ثانويه جنسي در مرد (مثل ريش و صدا) مي شوند.

Androgynous

دوجنسه ، هم زن و هم مرد.

Androgyny

وجود دو حالت زنانگي و مردانگي توام ، دوجنسي ، خنثي.

Andromache

(افسانه ء يونان) زن هكتور (Hector).

Andromeda

شاهزاده خانم حبشه اي كه بوسيله پرسوس (perseus) از دست غولي نجات يافت و زن او شد، (نج.) منظومه فلكي مراه المسلسله.

Andes

رشته کوههاي آند

androgenic

مردانه

android

انديشه

Keyword

Criteria