Farsi Dictionary

Anagram

قلب ، تحريف ، (بديع) مقلوب ، تشكيل لغت يا جمله اي از درهم ريختن كلمات يا لغات جمله ء ديگر.

Anagrammatic

وابسته به قلب و تحريف.

Anagrammatical

وابسته به قلب و تحريف.

Anagrammatize

تحريف كردن ، جابجا كردن ، قلب كردن.

Keyword

Criteria