وريد، سياهرگ ، رگه ، حالت ، تمايل ، روش ، رگ دار كردن ، رگه دار شدن.
اسكنه منبت كاري روي چوب بشكل حرف.v
رگه كوچك ، وريدكوچك.
رگه دار، پر از رگه ، رگه رگه.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains