Farsi Dictionary

Toil

رنج ، محنت ، كار پر زحمت ، كشمكش ، ستيز، پيكار، مجادله ، بحث وجدل ، محصول رنج ، زحمت كشيدن ، رنج بردن ، تور ياتله ، دام.

Toile

كرباس ، پارچه كتان نازك.

Toiler

زحمتكش ، رنجبر.

Toilet

توالت ، ارايش ، بزك ، ميز ارايش ، مستراح.

Toiletry

ارايش ، بزك ، لوازم ارايش ، اسباب توالت.

Toilette

توالت ، ارايش ، بزك ، ميز ارايش ، مستراح.

Toilful

پرزحمت ، زحمتكش ، ساعي.

toilsome

پرزحمت

Keyword

Criteria