Farsi Dictionary

Tangle

درهم وبرهم كردن ، درهم پيچيدن ، گرفتار كردن ، گير افتادن ، درهم گير انداختن ، گوريده كردن.

Tanglement

گرفتاري ، اشفتگي ، گره ، گير، گوريدگي.

Keyword

Criteria