رياست كردن ، نظارت كردن بر، سرپرستي كردن.
(superintendency) رياست ، مديريت ، نظارت ، مباشرت ، سرپرستي.
(superintendence) رياست ، مديريت ، نظارت ، مباشرت ، سرپرستي.
مدير، رءيس ، سرپرست ، ناظر، مباشر.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains