Farsi Dictionary

Structure

ساخت ، ساختمان ، تركيب ، سبك ، سازمان ، بنا، تشكيلا ت دادن ، پي ريزي كردن ، ساختار.

Structure

ساخت.

Structured

ساخت يافته ، داراي ساخت.

Structured programming

برنامه نويسي ساخت يافته.

Structureless

بي ساختمان ، (درمورد ياخته) بدون ساختمان مشخص.

Keyword

Criteria