پاسخ دادن ، واكنش نشان دادن ، پاسخ.
مطابق ، موافق ، جوابگو، واكنش دار.
پاسخگو، جوابگو، ماده اصلي خرج فشنگ ، برق سنج.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains