Farsi Dictionary

Respond

پاسخ دادن ، واكنش نشان دادن ، پاسخ.

Respondent

مطابق ، موافق ، جوابگو، واكنش دار.

Responder

پاسخگو، جوابگو، ماده اصلي خرج فشنگ ، برق سنج.

Keyword

Criteria