Farsi Dictionary

Profit

سود، نفع ، سود بردن.

Profit

سود، فايده ، منفعت ، مزيت ، برتري ، منفعت بردن ، فايده رساندن ، عايدي داشتن ، سود بردن.

Profit and loss

حساب سود وزيان.

Profit sharing

سهيم كردن كارگر در سود كارخانه ، مشاركت در سود.

Profitability

سودبخشي.

Profitable

سودبخش ، مفيد، سوداور.

Profiteer

استفاده چي ، استفاده چي بودن ، اهل استفاده زياد بودن.

Profitless

بيسود.

Profits

سود

Keyword

Criteria