Farsi Dictionary

Precede

مقدم بودن ، جلوتر بودن از، اسبق بودن بر.

Precedence

(precedency)پيشي ، اولويت ، حق تقدم ، امتياز، سابقه.

Precedence

تقدم ، برتري.

Precedency

(precedence)پيشي ، اولويت ، حق تقدم ، امتياز، سابقه.

Precedent

سابقه داشتن ، مقدم بر، مسبوق به سابقه ، ماقبل.

Precedent

مقدم ، سابقه ، نمونه.

Keyword

Criteria