Farsi Dictionary

Initiate

ابتكار كردن ، وارد كردن ، تازه وارد كردن ، اغاز كردن ، بنياد نهادن ، نخستين قدم را برداشتن.

initiated

آغاز - ابتکار - بنياد نهادن - ابداع

Keyword

Criteria