نمناك ، تر، نم ، مرطوب ، نمدار، ابدار، بخاردار.
مرطوب ساختن ، نمدار كردن.
اسبابي براي تنظيم ونگاهداري درجه رطوبت درحد معيني ، نم سنج.
رطوبت ، تري ، نم ، مقدار رطوبت هوا.
دستگاه بخور
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains