Farsi Dictionary

Hook

قلا ب ، چنگك ، (مج.) دام ، تله ، ضربه ، بشكل قلا ب دراوردن ،كج كردن ، گرفتاركردن ، بدام انداختن ، ربودن ، گير اوردن.

Hook bill

منقار نوك برگشته ، منقار عقابي.

Hookah

(از حقه عربي) قليان هندي ، نارگيله ، قليان.

Hooker

قايقي كه با قلا ب ماهي ميگيرد، قلا ب انداز، دزد، جيب بر.

Hooklet

قلا ب كوچك وظريف.

Hookup

تجمع بعضي چيزها براي منظورخاصي (مثل تجمع امواج راديوبراي انتقال انها)، ارتباط.

Hookworm

(ج.ش.) كرم قلا ب دار، نوعي كرم روده.

Hooky

قلا ب وار، بشكل قلا ب ، پر از قلا ب.

hook up

قلاب

hooked on

در قلاب

hooked 

قلاب

Keyword

Criteria