Farsi Dictionary

Frill

چين ، حاشيه چين دار، زوايد، تزءينات ، پيرايه ، چيز بيخود يا غير ضروري ، افراط، لذت ، تجمل ، لرزيدن (از سرما)، حاشيه دوختن بر، ريشه دار كردن.

Frilly

داراي زواءد وتزءينات.

Keyword

Criteria