بيروني ، خارجي ، ظاهري ، واقع در سطح خارجي.
زاويه ء خارجي كثيرالا ضلا ع ، زواياي خارجي حاصله از تقاطع يك خط بادوخط موازي.
صورت خارجي دادن به.
ظاهري دانستن ، بصورت ظاهرفهميدن يا فهاندن ، صورت ظاهر يا وجود خارجي دادن.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains