بكارگماشتن ، گرفتن ، استخدام كردن ، نامزدكردن ، متعهد كردن ، از پيش سفارش دادن ، مجذوب كردن ، درهم انداختن ، گيردادن ، گروگذاشتن ، گرودادن ، ضامن كردن ، عهد كردن ، قول دادن.
نامزد شده ، سفارش شده.
نامزدي ، اشتغال ، مشغوليت.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains