متناسب كردن ، هم اهنگ كردن ، تعديل كردن ، هم پايه ، مربوط، (درجمع) مختصات.
هماهنگ كردن ، مختص.
حافظه مختصاتي.
هماهنگ.
مختصات.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains