Farsi Dictionary

Conventional

عرفي ، قراردادي.

Conventional

مرسوم ، مطابق ايين وقاعده ، پيرو سنت ورسوم.

Conventionalism

پيروي از رسوم.

Conventionality

مطابقت با ايين ورسوم قراردادي ، پيروي از سنت قديم.

Conventionalization

توافق با ايين و رسوم ، هم رنگي با ايين و رسوم.

Conventionalize

باعرف وعادت وسنت وفق دادن ، سنتي كردن.

Keyword

Criteria