Farsi Dictionary

Bass

(es، bass.pl) (ج.ش.) نوعي ماهي خارداردريايي ، (مو.) بم ، كسي كه صداي بم دارد.

Bass clef

(مو.) كليدي كه زير f وميان c قرار ميگيرد.

Bass drum

(مو.) طبل بزرگ ، كوس.

Bass fiddle

(مو.) ويلن سل بزرگ (در موسقي جاز).

Basset

نوعي سگ شكاري پا كوتاه ، برون زد.

Basset horn

(مو.) قره ني داراي صداي تنور.

Bassinet

گهواره سبدي روپوش دار، لگنچه ، درشكه دستي بچگانه.

Bassist

كسي كه ويلون سل ميزند.

Basso

كسي كه با صداي بم اوازميخواند (در اپرا).

Bassoon

(مو.) قره ني بم.

Basswood

(گ.ش.) لا له درختي.

Keyword

Criteria