Farsi Dictionary

Aster

(گ.ش.) ستاره ، گل ستاره اي ، مينا، گل مينا.

Asteria

نوعي سنگ قيمتي ، ياقوت كبود.

Asteriated

متشعشع ، پرتودار، داراي اشعه ء ستاره مانند.

Asterisk

نشان ستاره (بدين شكل *)، با ستاره نشان كردن.

Asterisk

دخشه ، ستاره.

Asterism

نشان ستاره ، هر چيزي شبيه ستاره ، صورت فلكي ، برج ، دسته اي از ستارگان ، (نج.) روشنايي و نور، بشكل ستاره ء پنج پر.

Astern

درعقب كشتي ، بطرف عقب ، پسين.

Asteroid

ستارك ، سيارك ، خرده سياره ، (درجمع) نوعي اتشبازي كه شكل ستاره دارد، شبيه ستاره ، ستاره مانند، ستاره اي ، سيارات صغار مابين مريخ و مشتري ، شهاب اسماني.

Keyword

Criteria