بكار بردن ، بكار زدن ، استعمال كردن ، اجرا كردن ، اعمال كردن ، متصل كردن ، بهم بستن ، درخواست كردن ، شامل شدن ، قابل اجرا بودن.
بكاربستن ، درخواست دادن.
اعمال فشار
استفاده - کاربرد- به کارگيري
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains