علا متي در ارتباطات و بي سيم و تلفن كه بجاي حرف A بكار ميرود.
محور جلوي اتومبيل.
تصديق.
تصديق كردن.
قدرداني كردن ، اعتراف كردن ، تصديق كردن ، وصول نامه اي را اشعار داشتن.
تصديق شده.
سپاسگزاري ، تشكر، اقرار، تصديق ، قبول ، خبر وصول(نامه)، شهادت نامه.
اذعان
تقديرنامه ها
اعتراف
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains