Farsi Dictionary

About

درباره ، گرداگرد، پيرامون ، دور تا دور، در اطراف ، نزديك ، قريب ، در حدود، در باب ، راجع به ، در شرف ، در صدد، با، نزد، در، بهر سو، تقريبا، بالا تر، (نظ.) فرمان عقب گرد.

About face

سوي ديگر، جهت ديگر، عدول كردن.

Keyword

Criteria